نویسنده کلید موفقیت را در یک کلمه خلاصه میکند: سخاوت
تو باید دنبال سخاوت دیگران بگردی. اغلب باید از پوستهی خودت خارج بشی و اون رو درخواست کنی.
چیزی که خیلیها نسبت به انجام دادنش بیمیلند کمک خواستن از دیگرانه، باید از دیگران کمک بگیری تا به یه مصاحبهی شغلی یا یه دورهی همکاری دعوت بشی.
معادله پیشرفت در دنیای ارتباطات اینه که همون قدر که با سخاوتمندی به دنبال کمک به دیگرانی، به همون اندازه، تمایل به درخواست کمک از دیگران هم داشته باشی.
معنی ارتباط همینه، یه پروسهی ثابت از دادن و گرفتن، درخواست و دادن کمک.
وقتی با صرف زمان و تواناییهات دیگران رو در ارتباط با خودت نگه میداری، سهمی که هر کدوم از طرفین از این ارتباط خواهند برد بزرگتر خواهد شد.
از سوی یک همنوع دری گشوده میشه، یا یه باب همکاری فراهم میشه، تو در عوض چیکار میکنی، آیا پسش میزنی؟ عکسالعمل تو در مواجهه با این درخواستها همون اعمال سادهای اند که سرنوشتها رو تغییر میده.
آیا پسش میزنی چون مطمئن نیستی که بتونی جبرانش کنی، یا اینکه نمیخوای به کسی مدیون بمونی؟
این تفکرات کورکورانه رو بگذار کنار، احوال جهان اصلا اینجوری نیستند.
مطمئن باش اگه زمان و انرژیات رو در ساختن روابط شخصی با دیگران صرف کنی حتما روزی نتیجه خواهد داد.
هرچه قدر دامنهی افرادی که بهشون کمک میکنی بیشتر باشه کمک بیشتری هم به دست خواهی آورد.
مثل اینترنته، اگه افراد بیشتری در تعامل باشند و ازش استفاده کنند، اینترنت ارزشمندتر خواهد بود.
بسیاری از متون تجاری، ماشینی شدن رو به صورت هدف خود درآورده و همکاری، ارتباط و کار تیمی از ارزش پایینی برخوردار شدهاند. برای افزادی با این نوع تفکرات اتکای متقابل یه نوعی از وابستگی آشکار است. به نظر نویسنده این تفکر قاتل هر حرفهی تراز اولیه.
افراد مستقل که مهارتهای لازم برای کار انفرادی رو دارند شاید تولیدکنندگان انفرادی خوبی باشند ولی پیشرانهی لازم رو برای شکوفایی و مسرت در حرفهشان رو تجربه نخواهد کرد.
معرفی افراد به همدیگر ارزش بسیار زیادی داره، نه تنها زندگی فرد معرفی شده رو تحت تاثیر قرار میده، بلکه وفاداری ایجاد شده بین شما میتونه وقتی که فکرشم نمیکنی دستت رو بگیره.
روابط توسط اعتماد محکم میشوند، سازمانها بر اساس این روابط پابرجا ساخته میشوند و پابرجا میمونند.
ارز رایج در دنیای ارتباطات بخشش است نه آز و طمع.
سیکلهای تجاری بالا و پایین دارند و چیزی که همیشه باید برای خودت نگهشون داری دوستها و همکارانت اند. اگه میخوای روزی نرسه که به اتاق رئیست دعوت شی و بهت بگه که این کار رو از دست دادی پس چندتا زنگ بیشتر بزن.
تجربه، سخت کار کردن یا استعداد نمیتونه ضامن بقای شغل و پول و کمک باشه اگه دنبال اینها میگردی اون رو بین دوستان و همکاران همدستهات جستجو کن.
نیاز نیست که به این فکر کنی که ناهار نوبت اون است یا تو ، لازم نیست که آمار خوبیهایی رو که کردی رو نگه داری.